تحولات لبنان و فلسطین

استاد دانشگاه قم با بیان اینکه اجنه غیرمؤمن هم طایفه ابلیس و یاران او هستند و لشکریانی هم از انسان برای خودشان فراهم می‌کنند گفت: راه‌های ویژه‌ای وجود دارد که برخی افراد با کنجکاوی آلوده و افراطی تلاش می‌کنند تا جن ببینند...

آیا جن می‌تواند در امور زندگی انسان‌ دخالت داشته باشد

بحث درباره جن و نوع کارکرد این نوع از مخلوقات و رابطه‌شان با جامعه انسانی از دیرباز مورد توجه بشر بوده است. قرآن کریم در داستان حضرت سلیمان به جن اشاره کرده و آنان را در تسخیر این پیامبر برشمرده است. جن‌ها برای این نبی بزرگ بنایی، غواصی و کارهای دیگری را انجام می‌دادند. این مسئله سبب شده است تا برخی تصور کنند جن امروز هم می‌تواند وارد زندگی انسان‌ها شده، در خدمت برخی افراد قرار بگیرد و حتی در کشف اسرار سیاسی و نظامی از آنان کمک بگیرند. چنانکه برخی از منبری‌ها مدعی هستند که یهودیان و صهیونیست‌ها در جنگ با حزب‌الله از جن کمک می‌گیرند.

درباره میزان قدرت و نفوذ جن در زندگی انسان‌ها با حجت‌الاسلام والمسلمین ولی‌الله نقی‌پورفر؛ پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت‌وگو کرده ایم که در ادامه بخش نخست آن را می‌خوانید. 

با توجه به مطالعات و پژوهش‌های شما جن چقدر می‌تواند در امور انسانی دخالت داشته باشد؟

من لازم است برای پاسخ به سوال شما ابتدا مقدمه‌ای عرض کنم؛ ما دو نوع سنت داریم؛ یکی وسوسه و دیگری هدایت؛ سنت وسوسه از ابتدای خلقت در برابر سنت هدایت وجود داشته است و سنتی مطلق است؛ این سنت‌ها به عملکرد ما وابسته نیستند و قبل از عملکرد ما لحاظ شده و بستر رشد و تعالی انسان را رقم می‌زنند؛ با آمدن حضرت آدم(ع)، سنت هدایت انسان‌ها به صورت وسیعی شکل گرفته است و در نظام خلقت هم این سنت وجود دارد زیرا خلقت، خداگراست و انسان می‌تواند از طریق خلقت، راه خدا را پیدا کند و راه میان‌بر قوی هم همان راه خداست که از طریق دین و انبیاء جاری شده است؛ در برابر این جریان، ابلیس قرار دارد و سنت وسوسه در نظام خلقت از همین‌جا مطرح شده است. 

مهلتی به ابلیس داده شده است و بنابر روایات او تا حکومت امام زمان مهلت دارد و در این دوره مجازات خواهد شد؛ خودش از خدا خواسته است که؛ انظرنی الی یوم الدین، یعنی تا روز قیامت به من مهلت بده ولی خداوند به او تا ظهور (الی یوم الوقت المعلوم) بیشتر مهلت نداده است. پس این سنت هم در برابر سنت هدایت وجود دارد و نقش تبلیغات منفی هم دارد. وسوسه هم در لغت به معنای صوت و صدای جذابی است که کشش ایجاد می‌کند.

در مورد رجعت و حکومت امام زمان در آخرالزمان توضیحات زیادی در روایات نداریم و در مورد رجعت هم گزاره‌های مبهم وجود دارد و نه تفصیلی و اگر هست محکم نیست؛ وسوسه دو نوع است یکی  نفس اماره و درونی و دیگری بیرونی یا ابلیس و اگر ابلیس هم از بین برود باز سنت هدایت و ابتلاء تعطیل نیست زیرا انسان با نفس خود وسوسه می‌شود؛ درست مانند ماه مبارک رمضان که شیاطین در غل و زنجیر هستند ولی نفس انسان او را وسوسه می‌کند. 

اعدام ابلیس هم محصول زحمات انسان‌ها است زیرا انسان‌ها زحمت کشیده‌اند تا حکومت امام زمان(عج) شکل بگیرد و این پاداش انسان‌های خالص است و مردم آنقدر ارتقای عقلی پیدا کرده‌اند که ابلیس نمی‌تواند کار چندانی بکند؛ گفته شده است که در دوره امام زمان(عج) ۵ حرف علم از ۲۷ حرف کشف می‌شود و در این دوران پاکی و طهارت باطنی فوق‌العاده در انسان‌ها شکل می‌گیرد و خدا این پاداش را به عمل مؤمنین می‌دهد. 

سنت وسوسه در سوره مبارکه ناس به زیبایی بیان شده است؛ الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه و الناس؛ خود ابلیس هم وقتی در قیامت می‌خواهد از خودش دفاع کند می‌گوید: دعوتکم فاستجبتم لی. من تبلیغات کردم و تو را به زور در راه خودم نیاوردم ولی تو خودت به سمت من آمدی؛ تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ. برخی انسان‌ها وقتی به وسوسه پاسخ مثبت می‌دهند به تدریج شیاطین بر آنها مسلط می‌شوند. 

مرحله اول برای سلطه شیطان، همان پذیرش وسوسه است؛ شیطان با القای اینکه این کار بد است ولی به یکبار تجربه آن می‌ارزد انسان را وسوسه می‌کند و او می‌پذیرد و این گناه همراه با تسویف هم هست یعنی سوف اتوب و سوف استغفر؛ گوشت خوک را بخور و امتحان کن، دروغ و زنا را امتحان کن تا مزه آن را ببینی و بعد فرصت برای توبه داری؛ البته انسان در ابتدا به خاطر فطرت پاک دچار عذاب وجدان می‌شود زیرا به تعبیر قرآن؛ قل کل یعمل علی شاکلته؛ وقتی انسان گناه کرد کشش حق در او ضعیف و قدرت گناه در او زیاد می‌شود و انسان یک درجه خودش را خلع سلاح می‌کند و این جریان انسان را دائما تنزل می‌دهد و گناه مانند سمی است که او را مسموم می‌کند.

مرحله بعدی وسوسه این است که انسان اصلا منکر حرام‌ بودن و گناه بودن یک عمل می‌شود یعنی می‌گوید تو جوانی که فرصت ازدواج نداری و اطرافیان هم به داد تو نمی‌رسند و باید نیاز خودت را برآورده کنی بنابراین برای تو حلال است و تو ناچار به انجام آن هستی. این توجیهات شیطان برای از بین بردن زشتی یک گناه است. بنابراین اول، سنت وسوسه است که اگر پذیرفتیم وسوسه ایجاد می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که انسان برای انجام گناه شتاب می‌کند که همان مرحله «تسویل» است یعنی انسان عاشق گناه و دیوانه گناه می‌شود و اگر انجام ندهد دچار عذاب وجدان خواهد شد.

به تسویل که رسید قوای وجود آدمی در انجام گناه همراه او هستند؛ ابتدا که انسان دروغی بگوید صورتش سرخ می‌شود ولی وقتی عادی شد هیچ عذاب وجدان و لرزش اندامی ندارد. کسی که به این مرحله برسد تحت القای شدید شیطان قرار می‌گیرد و هیچ مقاومتی در برابر او ندارد؛ در سوره محمد(ص) فرموده است: سول لهم و املی لهم. به نظر بنده املا اینجا معنای القاء و دیکته‌ کردن دارد و هر چه شیطان القا کند انسان آن را می‌پذیرد و انسان به مرکبی برای شیطان تبدیل خواهد شد.

در اینجا وقتی سلطه پیدا کرد اختیار از انسان سلب و او تبدیل به شیطانی در قالب انسان خواهد شد و شیطان از طریق او حرف می‌زند و می‌شنود و می‌فهمد و اعمال مختلف را انجام می‌دهد و ولایت شیطان را قبول کرده است. الان نمونه یک شیطان مجسم، نتانیاهو در دنیای معاصر است که زمام خود را به شیطان سپرده است؛ در واقع یک شیطانک است؛ سوره نساء هم تذکر داده انسانی که به این مرحله رسید ماموریت‌هایی از جانب شیطان پیدا خواهد کرد؛ قبل از این شیطان از انسان درخواست می‌کرد و قربان صدقه او می‌رفت تا فلان کار را بکند ولی در این مرحله بر او مسلط و فرمانده است و دستور می‌دهد و انسان هم باید گوش بدهد و اگر مقاومت ببیند به شدت با او برخورد خواهد کرد و مهر شیطانی بر اعمال او می‌زند و مال و زن و فرزند او باید در خدمت راه ابلیس قرار بگیرد. 

مرحله بعد تغییر خلقت الهی است (لیغیرن خلق الله)؛ البته باطن خلقت الهی تغییر نمی‌کند ولی ظاهر آن چرا؛ تغییر خلق الهی هم یعنی ای انسانی که الان شیطانک شدی برو تولید شیطانک بکن و بقیه را هم به راه خودت بکشان تا سقوط کنند و مانند تو شوند. در این مرحله شیطان وجود فرد را در دست گرفته است و فرد وارد سنت استدراج خواهد شد و در این مرحله خدا با مهلتی که به او می‌دهد او را به عذاب تدریجی گرفتار می‌کند «سنستدرجهم من حیث» که الان شاهدیم امثال نتانیاهو در سراشیبی سنت استدراج قرار دارند و این سرنوشت برای آمریکا هم وجود دارد و در این مسیر است و نوبت براساس مصلحت الهی تعلق خواهد گرفت و شکار خواهند شد؛ سارهقه صعودا. وقتی صعود کرد و در اوج منم منم بود او را شکار خواهیم کرد.

سیستم اجنه هم مانند ابلیس است؟

بله. اجنه غیرمؤمن هم طایفه ابلیس و یاران او هستند و لشکریانی هم از انسان برای خودشان فراهم می‌کنند. پس این جریان مبارزه بین حق و باطل جریانی طبیعی است ولی آیا جنی که در حالت عادی نامرئی است می‌تواند به رؤیت انسان در بیاید؛ الان برخی اشعه‌ها را می‌توان شناسایی کرد ولی هنوز بشر هیچ ابزاری برای شناسایی و دیدن این موجودات واقعی اختراع نکرده است و ممکن است هم نتواند به کار بگیرد زیرا ماورایی هستند.

در زمان حضرت سلیمان(ع) از باب سنت و حکم الهی، این اجنه در خدمت ایشان بودند و در قالب سیمای یک موجود ظاهر شده بودند و مردم همه می‌دانستند که این‌ها اجنه هستند و در دوره ائمه(ع) هم به کارگیری جن مسلمان و مؤمن را شاهد بودیم. حضرت سلیمان اجنه را اعم از مؤمن و کافر به کار گرفته بود یعنی برای او بنایی و غواصی می‌کردند؛ و الشیاطین کل بناء و غواص. برخی هم که پلیدتر بودند در غل و زنجیر بودند؛ مقرنین فی الاصفاد. البته این کار خدا نشان‌دادن نمونه‌ای از وضعیت اجنه در دوران ظهور است و در سیره هیچ پیامبر دیگری وجود ندارد و لازم بود تا تصویری حداقلی از حکومت امام زمان(عج) نشان داده شود یعنی در دوره امام زمان همه طبیعت در خدمت اوست.

روایاتی درباره تعامل اجنه با امامان(ع) داریم، در این باره چه توضیحی وجود دارد؟

بله. روایاتی داریم که جن‌ها در دوره امامان در خدمت ایشان بوده‌اند و از نظر قیافه شبیه انسان ظاهر شده بودند؛ مثلا برخی گفته‌اند مانند طائفه هندیان بودند؛ در روایت داریم که گروهی از اجنه خدمت امام صادق(ع) رسیدند و وقتی ما خواستیم خدمت امام برسیم خادمشان ما را پشت در متوقف کرد و ما متعجب شدیم؛ بعد از مدتی گروهی از منزل امام خارج شدند و وقتی درباره آنها پرسیدیم فرمودند دیدید کسانی را که از منزل خارج شدند، گفتیم بله و فرمودند این‌ها برادران جنی شما هستند که آمده‌اند سؤالات شرعی بپرسند؛ ائمه، امام جن و انس و عالم خلقت هستند و انبیاء و ائمه، نبی و امام آنان هم هستند. 

در قرآن در مورد جن مسلمان خیلی بحث نشده است و بطور کلی فرموده است؛ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ؛ ولی در مورد فرشتگان مفصلا بحث شده است و این نشان می‌دهد که کارکرد جن مسلمان شبیه کارکرد فرشتگان است و هر دو نقش مثبت نامرئی در اندیشه‌سازی و  تصمیم‌سازی مثبت انسان دارند و چون این کارکرد مشابه بوده توضیحات فرشتگان در مورد آن‌ها هم صادق است لذا خدا خیلی توضیح نداده و بیشتر در مورد جن شرور در قرآن بحث شده است تا تصویری روشن از آن در اختیار انسان قرار بگیرد تا از آفات آن‌ها مصون باشند.

آیا جنیان شرور می‌توانند در زندگی انسان وارد شده و دخل و تصرف داشته باشد؟

خیر هرگز؛ آن‌ها دوست دارند که ریشه انسان را بکنند و همه را به نابودی و جهنم بکشانند و ابلیس قسم یاد کرده است که لاغوینهم اجمعین؛ ابلیس به شدت حسود است که چرا من جهنمی هستم و فرزندان آدم باید به بهشت بروند. ولی دست آن‌ها و راه نفوذشان به زندگی انسان‌ها بسته است و بیش از وسوسه سهمی ندارند مگر اینکه انسان به آن‌ها میدان بدهد تا بر او سیطره وجودی پیدا کنند. البته راه‌های ویژه هم وجود دارد که برخی افراد با کنجکاوی آلوده و افراطی تلاش می‌کنند تا جن ببینند؛ ارتباط با جن؛ ارتباط با شیاطین و جریان جن شرور است وگرنه کسی نمی‌تواند با جن مسلمان مرتبط شود زیرا وارد این بازی با انسان‌ها نمی‌شود.

یکی از این فرمول‌ها که برای دیدن جن به‌کار می‌برند، چله‌نشینی است که فرمولی بسیار خطرناک است و اگر کسی یک جو شرف و سلامت نفس داشته باشد دنبال این کارها نمی‌رود؛ این دنباله‌روی خودش نشانه بیماری نفسانی فرد است. این چله‌نشینی هم اینطور است که فرد مثلا تا ۴۰ روز، هر روز یک صفحه قرآن را پاره کرده و آن را نجس می‌کند یا به خدا و  انبیاء و ائمه فحش و دشنام می‌دهد؛ افراد بی‌مروت به خودشان اجازه این کارها را می‌دهند و نتیجه اینکه یک هیولا و موجود شروری بر آنها مسلط می‌شود و زمان زندگی آنان را به دست می‌گیرد ...  

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.